Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-29@19:18:54 GMT

گورستان ۲۵۰۰ ساله روستای طره نطنز

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۳۹۶۵۴

گورستان ۲۵۰۰ ساله روستای طره نطنز

روستای طره از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز، با مختصات جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۷ دقیقه طول شرقی و ۳۳ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی، در ۳۷ کیلومتری شمال غربی نطنز، ۳ کیلومتری غرب ابیانه و ۱۶۵ کیلومتری اصفهان قرار دارد، این روستا از جنوب به کوه ریزند، از شمال به کوه هیمند، از شمال شرقی به کوه وردشت و از جنوب غربی به کوه دومیلان محدود می‌شود، روستای طره از سطح دریا ۲۱۰۰ متر ارتفاع دارد و آب‌وهوای آن معتدل کوهستانی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آسیاب آبی، مسجد و خانه‌های قدیمی با درهای چوبی و تزیینات خاص و کشف یک گورستان باستانی با قدمت ۲۵۰۰ ساله، به تاریخ کهن استقرار انسانی در محل این روستا دلالت دارد، مردم روستای طره به زبان فارسی، با گویش محلی سخن می‌گویند، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.

درآمد عمده مردم روستای طره بر اساس فعالیت‌های زراعی، باغداری و تولید صنایع‌دستی استوار شده است، مهم‌ترین محصولات زراعی روستای طره شامل گلابی، زردآلو، گیلاس، گندم، جو و صیفی‌جات است. در اکثر خانه‌های روستایی دار قالی برپاست و زنان و دختران روستا با همکاری در فعالیت‌های زراعی به تولید قالی‌های مرغوب با طرح و نقوش معروف نایین و کاشان می‌پردازند، فرش‌های تولیدی این روستا عموماً در بازار فرش شهرهای نائین، کاشان، اصفهان و تهران عرضه می‌شود.

روستای طره در کوهپایه استقراریافته و از بافت مسکونی متمرکزی برخوردار است، کوشش روستاییان، عبور رودخانه دائمی از میان روستا و جریان چشمه‌سار لوت، روستای طره را با پوشش سرسبز درختان و باغات گسترده زینت داده است، شکل و کالبد خانه‌های روستایی، از نوع معیشت و فعالیت‌های اشتغالی ساکنین آن تأثیر پذیرفته است.

فضاهای خانه‌ها، شامل حیاط، اتاق‌های متعدد، آشپزخانه، راهرو، انبار و سرویس بهداشتی است، مصالح به‌کار رفته در ساخت خانه‌های روستا عموماً از سنگ، چوب و خشت است، واحدهای مسکونی دارای سقف‌های مسطحی هستند که با چوب، گل و سرشاخه‌های محکم پوشیده شده‌اند.

بقایای آثار ادوار گذشته از قبیل آسیاب آبی، مساجد، خانه‌ها و گورستان قدیمی، سیمای تاریخی جالب‌توجهی به روستا بخشیده‌ است، جاذبه‌های گردشگری گورستان باستانی روستای طره نزدیک به ۲۵۰۰ سال قدمت دارد، سنگ‌قبرها و کتیبه‌های موجود بر بالای برخی از قبور نشانگر این دیرینگی است.

آسیاب آبی روستا، از نشانه‌های تلاش انسان برای بهره‌گیری از انرژی آب، در ساماندهی فعالیت‌ها و ضرورت‌های زندگی بوده است. در حال حاضر، بقایایی از آسیاب آبی روستا به‌جامانده است.

تزیینات ارزشمند درهای چوبی، سردرها و ایوان‌های خانه‌های قدیمی روستای طره، نشانگر معماری شکوهمند این روستا درگذشته است.

مسجد برج عقاب که از ابنیة قدیمی روستا است، از نظر الگوی معماری و مصالح به‌کاررفته، بسیار قابل‌توجه است.

حاشیه‌های رودخانه برزرود و تفرجگاه چشمه‌سار لوت از عمده‌ترین چشم‌اندازها و جاذبه‌های طبیعی روستای طره است. ویژگی‌های اقلیمی مساعد، شرایط و بافت ییلاقی و فضای سرسبز، روستای طره را به یکی از مراکز جذاب طبیعت دوستان و گردشگران علاقه‌مند به فضاهای کوهستانی تبدیل کرده است. در فصول بهار و تابستان، آرامش این منطقه ییلاقی بر انسان تأثیری به سزا دارد.

مردم روستای طره در اعیاد نوروز، قربان، فطر، غدیر و همچنین روزها و شب‌های شادی‌های ملی ازجمله سیزده به در، یلدا و امثالهم مشارکت می‌کنند، سوگواری‌های ماه‌های محرم و صفر نیز همراه با مراسم «نخل گردانی» برگزار می‌شود. بردن نخل بر مزار فرد تازه فوت‌شده نیز از دیگر رسم‌های مردم این روستاست، روزهای شاد و مراسم عروسی معمولاً با موسیقی محلی همراه است.

در عروسی‌ها مراسم «پاانداز» توسط دختران و زنان جوان برگزار می‌شود. رقص‌های فامیلی و آوازهایی که در مراسم عروسی اجرا می‌شود، از جلوه‌های فرهنگ بومی مردم این روستاست. پوشاک محلی مردان روستای طره، شامل شلوار مشکی، پیراهن یقه‌دار، قبا، آرخالیق، شال (برای بستن کمر) و گیوه است. زنان نیز از لباس‌های محلی مانند کلاه مخصوص، چارقد، چادرشب، پیراهن راسته، شلوار قردار، یل و گیوه، استفاده می‌کنند.

خشکبار، گلابی و قالی‌های دستباف از سوغاتی‌های روستای طره است، بازی‌های محلی در میان جوانان و نوجوانان روستا رایج است. از آن جمله می‌توان به بازی‌های شال پروانه و لاکچو اشاره کرد.

انواع غذاهای محلی که در روستای طره طبخ و مصرف می‌شوند عبارت‌اند از پلوجو، آش‌ترشی، کشتوا، قل‌قلی آب و حلیم جو. ماست مخصوص و بسیار خوش‌طعم، از غذاهای همیشگی و زینت‌بخش سفره روستاییان است.

در نسخه خطی مجموعه ناصری از طره چنین یادشده است: طره در تحت قریه ابیانه واقع‌شده. املاک و اشجار طره و ابیانه به هم متصل هستند، آب آنجا قنات است، تخمینا ۱۵۰ در خانه دارد، باغات و اشجار زیاد دارد، میوه‌جات سردرختی هم قسمی دارد. هوای آنجا ییلاق است، مثل ابیانه، محصول شتوی گندم، صیفی، جو حامض.

چندی پیش در شبکه‌های اجتماعی تصاویری از قبرستان تاریخی این روستا با عنوان قبرستان عجیب منتشر شد، برای اطلاع از کم و کیف این قبرستان با پژوهشگر و مورخ این روستا یعنی علی‌اکبر علی‌اصغری قرار گفت‌وگو گذاشتم و عصری پاییزی راهی روستای طره شدم.

وی ابتدا در خصوص وجه‌تسمیه روستا اظهار کرد: طره به معنای تارا و جایی که از آن آب می‌جوشد نام‌گذاری شده و مکان‌هایی بنام تارا عبدالله، تارا غفار و تارا کولیون که همگی جای پر آب بوده اطلاق می‌شده است.

علی‌اصغری ادامه داد: این روستا مجاور تمدن سیلک کاشان و تمدن کهن اریسمان است و به نظر می‌رسد خاک کوره ذوب اریسمان که تبدیل به آهن و فولاد می‌شده از طره تهیه می‌شده است و آثار موجود این روستا تا ۱۵۰۰ سال هم تخمین زده می‌شود و برخی از خانه‌های این روستا بالای هزار سال قدمت دارند.

این پژوهشگر گفت: سیر پیدایش روستا اول از جنوب و شرق به سمت شمال و غرب بوده و وسط روستا و در جنوب روستا رودخانه وجود داشته است و میدان انتهایی فعلی ده، قبلاً به میون(میان) ده معروف بوده و مشخص می‌شود آنجا زمانی ده طره سکونت وجود داشته و پشت آن به سمت شرق مزار و مسجد موشانه وجود داشته که آثار مزار قدیمی از بین رفته و چنانچه عملیات ساختمانی صورت بگیرد شاید آثاری پیدا شود.

وی گفت: مزار فعلی روستا مزار جدید بشمار می‌رود که قدمتی حدود هزار سال دارد، امروز ما سنگ‌قبرهای بیش از ۵۰۰ سال قدمت را نمی‌بینیم و اگر قبلاً سنگی وجود داشته، الان موجود نیست، بعضاً سنگ‌های قدیمی را برای پوشاندن سقف قنات بکار برده‌اند که آثار آن در قنات‌ها موجود است و حقیر سعی کردم آن‌ها را در قنات بخوانم ولی به دلیل سختی‌های قنات قدیمی این اقدام میسر نشد.

علی‌اصغری گفت: در مجموع این قبرستان بیش از هزار سال قدمت ندارد و قبرستان مسلمان‌هاست و خیلی هم اسرارآمیز نیست ولی چند خصوصیت دارد که قابل‌توجه است و آن‌هم انبوه قبرهای در کنار هم، قدمت سنگ‌قبرها و علائم خاص باعث شده که اینجا خوش‌منظره و باصفا باشد.

وی ادامه داد: نوع چینش قبور در این قبرستان به شکل خاصی است، یا بهتر است بگویم بود، قبلاً هر طایفه‌ای از اهالی روستا محل خاصی را در قبرستان دارا بود، به‌طوری‌که هرگاه فردی از آن طایفه مرحوم می‌شد، در همان محل خاص مربوط به طایفه خود دفن می‌شد، در گذشته بازماندگان او حق دفن در محل‌های دیگر نداشتند، البته این قسمت‌های خاص به شکل ظاهری از هم جدا نبوده و نیستند، بلکه افراد خود حدود بخش مربوط به طایفه خود را می‌دانستند.

این پژوهشگر گفت: نوع حفر قبر در روستای طره به دستور اسلام است و به‌صورت لحد دفن می‌کنند، گذشته از آداب شرعی دفن که حسابش روشن است، نوع قبر متفاوت است؛ یعنی به‌جای این‌که زمین را به شکل معمولی حفر کنند و میت را در آن بگذارند، زمین را مانند قبرهای عادی کنده و در قسمت راست قبر (ضلع جنوبی) دیواره را می‌کنند و متوفی را در زیر آن قسمت کنده‌شده قرار می‌دهند و در کناره‌ها سنگ گذاشته و بعد روی قبر را با خاک می‌پوشانند.

علی‌اصغری خاطرنشان کرد: روی سنگ‌قبرهای قدیم طره عبارات مذهبی نادعلی، صلوات خاصه پیامبر (ص) و برای مرد مرحوم کلمه سعید و مرحومه سعیده نوشته‌شده که مشخص می‌شود تاریخ این مزار به دوران اسلام برمی‌گردد و آنچه قبرستان روستای طره را علاوه بر سنگ‌قبرهای عمودی نامتقارن عجیب و دیدنی می‌سازند، نقوش سنگ‌قبرها است.
منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان اصفهان اصفهان

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: میراث فرهنگی آثار باستانی وجود داشته روستای طره علی اصغری آسیاب آبی فعالیت ها سال قدمت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۳۹۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیین گاوکشان 

چاقویش را می‌گیرد سمت آفتاب. می‌خواهد مطمئن بشود که تیز است. تیغه چاقو، برق می‌زند. مثل برقی که در چشم اهالی روستاست. بعد چاقو را می‌کشد به گردن حیوان و خون فواره می‌زند. طناب‌های کفنی می‌گذارند حیوان دست و پایی بزند. جوی خون روی خاک خشک راه می‌افتد و اهالی صلوات می‌فرستند... حالا آن‌ها خاطرشان جمع است که امسال هم کشت و کار خوبی خواهندداشت و قنات روستا پر آب خواهد بود و آسمان خشکی نخواهد کرد. از ایران کهن تا همین امروز، سنت قربانی کردن گاو در «اسفنجان»، سنت برکت‌خواهی است.

سفر به اسفنجان 

روستای سرسبز و زیبای اسفنجان شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی، نامی آشنا برای گردشگران و توریست‌هایی است که همه ساله از شهرها و استان‌های همجوار برای تماشای یک آیین و سنت چندین ساله خود را به این روستا می‌رسانند. برای رفتن به روستای اسفنجان مبدأ حرکتمان تبریز است، بار و بنه سفر را بسته و دل به جاده می‌زنیم، حالا که بر بال قلم و کاغذ راهی روستای اسفنجان می‌شویم تا رسیدن به روستای بکر و زیبای اسفنجان ۶۵ کیلومتر راه در پیش داریم. بعد از طی ۳۶ کیلومتر به شهرستان اسکو می‌رسیم، تابلوهای نصب شده در ورودی و خروجی اسکو مسیر جاده اسفنجان را به ما نشان می‌دهد و بقیه مسیر نیز تا روستای اسفنجان ۲۰ دقیقه‌ای طول می‌کشد تا در میان انبوه متراکم درختان گردو، سیب، زردآلو و بادام به اسفنجان برسیم. این روستای تاریخی رسمی دیرینه دارد که همه ساله اهالی روستا با مشارکت در آن به ادای نذر خود می‌پردازند.

قربانی در اردیبهشت

فروردین‌ماه که به پایان می‌رسد و رقص شکوفه‌های اردیبهشتی دامن دشت و طبیعت را مسحور زیبایی خود می‌کند، مردمان این دیار نیز در سی و ششمین روز بهار که اولین هفته اردیبهشت ماه می‌شود، طبق رسم چندین ساله پدران و نیاکان خود با قربانی کردن گاو و ادای نذر سالی پر از برکت و حاصلخیزی را برای مردمان روستا طلب می‌کنند. ذبح گاو دراندیشه مردم پاک سرشت و پاک نهاد این روستا برای شکرگزاری و دوری از هر نوع حوادث و بلایای طبیعی و درخواست برای بارش باران و نزول رحمت واسعه الهی است.

چنان که مردم محلی می‌گویند رسم قربانی کردن گاو از همان قدیم الایام مرسوم بوده است و در پنجشنبه‌ای که به سی و ششمین روز بهار می‌رسد، ادای نذر قربانی کردن گاو با مراسم و تشریفات خاصی صورت می‌گیرد و مهم‌ترین کاری که اهالی روستای اسفنجان بعد از ذبح گاو قربانی انجام می‌دهند این است که حتماً باید از گوشت گاو، کوفته درست کرده و میل کنند. قربانی کردن گاو ریشه در باورهایی دارد که از اعتقادات دینی اهالی این روستا سرچشمه می‌گیرد. مردم روستا معتقدند حالا که خورشید بهاری بعد از یک زمستان سرد و سوزناک دامنه‌های سهند بر دشت و دامن طبیعت روستا سلامی دوباره می‌کند و با گرمی روحبخش خود طراوت و تازگی را به روستا هدیه می‌دهد ما نیز با قربانی کردن گاو شکرگزاری کرده و رفع بلایا و حاصلخیزی مزارع کشاورزی را از خدای مهربان طلب کنیم.

این رسم آن چنان در این روستا ریشه‌دار است که بسیاری از افراد و گردشگران برای خوردن کوفته خود را به این روستا می‌رسانند تا هم شاهد دیدن این مراسم سنتی باشند و هم کوفته دستپخت بانوان مهربان و خونگرم روستای اسفنجان را نوش جان کنند.

در کنار قنات

مراسم قربانی کردن گاو از صبح روز پنجشنبه بعد از ادای نماز صبح شروع می‌شود. یک یا دو روز قبل گاو مورد نظر توسط نذورات که توسط اهالی روستا جمع‌آوری شده خریداری می‌شود. بزرگان و ریش سفیدان روستای اسفنجان گاو مورد نظر را با ذکر سلام و صلوات و خواندن دعای توسل و ذکر در کوچه‌ها و محلات روستا می‌گردانند، طبق این رسم و رسوم تعدادی از جوانان روستا از قبل انتخاب می‌شوند تا اگر اهالی نذری داشته باشند در هنگام گرداندن گاو در محله‌های روستا آن‌ها را جمع‌آوری کنند. هنگامی که عطر و بوی اسپند و صدای صلوات در کوچه‌های روستا می‌پیچد هر لحظه بر تعداد شرکت‌کنندگان در این مراسم افزوده می‌شود. زنان و مردان یکی یکی از خانه‌ها بیرون آمده و گاو قربانی را همراهی کرده و دعا می‌خوانند و ذکر می‌گویند. آن‌ها معتقدند قربانی کردن گاو در اوایل اردیبهشت سبب کاهش بلایای طبیعی، مهار بادهای سیاه و هر نوع آسیب و گزند از روستا شده و سبب افزایش رزق و روزی و بارندگی و سرسبزی می‌شود.

گرداندن گاو در روستا تا ظهر طول می‌کشد، ریش سفیدان قصه کهن این رسم و رسوم را برای گردشگران تعریف می‌کنند و از پویایی این مراسم و مشارکت اهالی روستا و اینکه بسیاری از آن‌ها در این روز حاجت روا می‌شوند، سخن می‌گویند. در یک سوی دیگر روستا تعدادی از جوانان در کنار قنات پرآب در انتظار رسیدن گاو قربانی بر سر قنات هستند. اهالی روستا بعد از گرداندن گاو قربانی در روستا و جمع کردن نذورات مردمی آن را به سوی قنات پرآب روستا می‌برند تا گاو از آب قنات نوشیده و سیراب شود. به باور اهالی روستای اسفنجان گاو قربانی زمانی که از آب قنات می‌نوشد تا سیراب شود خداوند به حرمت این قربانی شادی، طراوت و حیات مجدد را به طبیعت و زندگی روستایی می‌بخشد و آن‌ها از خوان نعمت الهی بهره‌مند می‌شوند، به همین علت اهالی روستا تا وقتی که گاو به طور کامل از آب قنات سیر نشده باشد منتظر او می‌مانند.

خون در جوی

بعد از اینکه گاو از آب قنات سیراب شد اهالی روستا آن را به سوی زیارتگاه روستای اسفنجان که به« پیرسنگ» مشهور است می‌برند. این زیارتگاه در ضلع جنوب شرقی روستا واقع شده است. جوانان و ریش سفیدان روستا با مشارکت همدیگر گاو قربانی را سه دفعه به دور زیارتگاه پیرسنگ می‌گردانند و صلوات می‌فرستند. هر کدام از اهالی روستا به ذکر و راز و نیاز پرداخته و حاجت‌های خود را از خداوند طلب می‌کنند. بعد از زیارت مقبره «پیر سنگ» اهالی گاو قربانی را به طرف کوه« قربانگاه» که در زبان محلی به « قوربان داغی» مشهوراست می‌برند. این کوه در دو کیلومتری زیارتگاه « پیرسنگ» قرار دارد. طی زمانی که گاو قربانی به کوه «قربانگاه» می‌رود تعدادی از جوانان در محل « قربانگاه» جوی آبی حفر می‌کنند تا خون قربانی بعد از ذبح شدن در این جوی جریان پیدا کند. حالا قربانی به کوه «قربانگاه» رسیده است و قصاب به کمک جوانان می‌خواهد قربانی را ذبح کند. حالا روحانی روستا آیاتی از قرآن کریم و دعاهایی برای قبولی نذر اهالی روستا می‌خواند و همگی باهم دعا می‌کنند. اهالی روستای اسفنجان از خداوند می‌خواهند سالی پربرکت، پر از رزق و روزی و سالی به دور از خشکسالی داشته باشند.آن‌ها باران رحمت الهی را طلب می‌کنند تا جان و دل خود را زیر باران رحمت الهی شست‌وشو دهند و خداوند را به خاطر ارزانی کردن نعمت‌هایش شاکر و سپاسگزار باشند. حالا قربانی ذبح می‌شود و خونش آرام آرام در بستر جویی که جوانان ایجاد کرده‌اند، جاری می‌شود. بعد از ذبح گوشت قربانی در بین اهالی روستای اسفنجان و روستاهای همجوار تقسیم می‌شود و اهالی روستا طبق رسمی دیرینه‌ای که دارند از گوشت قربانی برای شام خود کوفته درست کرده و میل می‌کنند.

افسانه اسفنجان

آیین کهن قربانی کردن گاو در اسفنجان، افسانه‌ای هم دارد؛ افسانه‌ای که در میان اهالی، سینه به سینه نقل شده است.

می‌گویند در زمان‌های قدیم، جنگی میان اهالی اسفنجان و شماری از بیگانگان رخ می‌دهد. در این جنگ، شماری از مهاجمان کشته می‌شوند و شماری زخمی. زخمی‌ها در بیرون روستا افتاده بودند اما پیر روستا ممنوع کرده بود که کسی از اهالی به کمک زخمی‌ها برود. آن‌ها به تاوان تهاجمشان، باید زجر کشیده و مرگ را بپذیرند. در این میان، دختری مهربان از اهالی اسفنجان، تصمیم می‌گیرد به کمک زخمی‌ها برود. او با وجود آنکه می‌داند پیر روستا، این کار را منع کرده مخفیانه به کمک زخمی‌ها می‌رود. او برایشان آب می‌برد و زخم‌هایشان را می‌بندد. کار رسیدگی به زخمی‌ها چند روزی طول می‌کشد و برادران دختر، به رفتار خواهرشان شک می‌کنند و تصمیم می‌گیرند او را تعقیب کنند. صبح فردا برادرها، مخفیانه خواهرشان را زیر نظر می‌گیرند و وقتی می‌بینند او از روستا بیرون رفته و خود را به محل جنگ، جایی که زخمی‌ها آن‌جا افتاده‌اند، رسانده، می‌فهمند که خواهرشان، حرف پیر را زیر پا گذاشته است. آن‌ها این کار خواهرشان را خیانت می‌دانند و تصمیم می‌گیرند او را بکشند.

از آن طرف، خواهر در حال رسیدگی به زخمی‌هاست که صدای برادرانش را می‌شنود و می‌فهمد که آن‌ها به کار او پی برده‌اند و می‌خواهند به تاوان این سرکشی، او را بکشند. دختر به طرف کوه فرار می‌کند و برادرانش در پی او می‌دوند. دختر می‌خواهد بگوید «یا هو پناهم بده»، اما به اشتباه می‌گوید «یا کوه پناهم بده» و کوه دهان باز می‌کند و دختر را در خودش می‌گیرد. دختر به درون زمین فرار می‌کند اما موهایش از زمین بیرون می‌مانند.  برادران سر می‌رسند و می‌فهمند که خواهرشان در زمین پناه گرفته است؛ آن‌ها هر چه می‌کوشند نمی‌توانند با کشیدن موها، خواهرشان را از زمین بیرون بیاورند. شب می‌شود و برادران به روستا برمی‌گردند و آماده می‌شوند تا فردا با بیل و کلنگ برگردند و خواهرشان را از دل زمین بیرون بیاورند.

شب، آسمان طوفانی می‌شود. بادی سهمگین برمی‌خیزد و نزدیک است که باغ‌ها و خانه‌های مردم اسفنجان را خراب کند. طوفان چندین و چند شبانه‌روز به طول می‌انجامد. برادران دختر می‌فهمند که در حق خواهرشان، نامهربانی کرده‌اند. آن‌ها از کارشان پشیمان می‌شوند اما طوفان همچنان ادامه دارد. یکی از همان شب‌ها پیرزنی در روستا دختر را در خواب می‌بیند. دختر می‌گوید: مادرم زمین امر کرده که اگر می‌خواهید طوفان آرام بگیرد، باید گاوی را در نزدیکی جایی که من در زمین فرو رفته‌ام قربانی کنید. سپس جویی بکنید تا خون گاو در این جوی جاری بشود و به موهایم برسد و موهایم را رنگ کند. فقط در این صورت است که باد آرام خواهد گرفت.  اهالی اسفنجان، فردا صبح، گاوی را انتخاب می‌کنند و او را با عزت و احترام به نزدیکی همان‌جایی می‌آورند که موهای دختر بیرون است. آن‌ها گاو را قربانی می‌کنند و جویی می‌کنند تا خون گاو به موهای دختر برسد و موهایش را رنگ کند. موهای دختر که رنگ خون می‌گیرد، طوفان فروکش می‌کند.

اهالی اسفنجان، از آن موقع، هر سال در موعدی که دختر در دل زمین پناه گرفته، گاوی را قربانی کرده و خونش را در جوی جاری می‌کنند؛ این موعد، در سی و ششمین روز بهار است؛ زمانی که بادی گرم می‌وزد که در سرتاسر منطقه، به باد اسفنجان معروف است.
 

معصومه درخشان

دیگر خبرها

  • توسعه خط انتقال آب روستای آبخورده شهرستان پیرانشهر
  • روستایی که سهم لک‌لک‌ها شد
  • میراث فرهنگی اجازه انتقال آب از روستای تاریخی گیسک را نمی‌دهد
  • یک روز ناب در دل طبیعت بکر در چند کیلومتری تهران
  • روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند
  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • مطالبات مردم روستاهای آبپخش پیگیری می‌شود
  • جاده پُر دست انداز یکی از روستا‌های فومن
  • آیین گاوکشان 
  • تامین آب آشامیدنی روستای کهن دژ